{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . .
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد نمیبخشمت
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
آشق ! از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رود . . .
گفتی اندر خواب بینی بعد این روی مرا ماه من ، در چشم عاشق آب هست وخواب نیست . . .
شاید ( درد ) را از هر طرف بخوانی درد داشته باشد اما ( درمان ) که نباشی ( نامرد ) می شوی ...
به هر یاری که جان دادم به پاس دوستی دشمنی ها کرد با من، در لباس دوستی
دلی بستم به آن عهدی که بستی ، تو آخر هردو را باهم شکستی.
در تنور عاشقی سرد مکن ، در مقام عشق نامردی مکن حرف مردی میزنی مردانه باش ، در سرای عاشقی افسانه باش . . .
گوهر خویش را مکن تقدیم هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
دار بزن … خاطرات کسی که تـو را دور زده حالم خوب است …امّا گذشته ام درد میکند . . .
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
کوچکتر باشد یا بزرگتر، چه فرقی میکند؟ باید آنقدر مرد باشد که پای حرفش بماند ! وگرنه دهان هر نامردی بوی گند ” دوستت دارم ” های الکی میدهد…
هر کی دلتو شکست صداشو در نیار یه روز دلش می شکنه صداش در میاد
شاید میان این همه نامردی باید شیطان را ستود که دروغ نگفت جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . .
من نمی گویم مرا ای چرخ سرگردان مکن / هرچه می خواهی بکن محتاج نامردان مکن!
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد نمیبخشمت
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
آشق ! از این به بعد اینگونه بنویسید ! چون همیشه سرش کلاه می رود . . .
گفتی اندر خواب بینی بعد این روی مرا ماه من ، در چشم عاشق آب هست وخواب نیست . . .
شاید ( درد ) را از هر طرف بخوانی درد داشته باشد اما ( درمان ) که نباشی ( نامرد ) می شوی ...
به هر یاری که جان دادم به پاس دوستی دشمنی ها کرد با من، در لباس دوستی
دلی بستم به آن عهدی که بستی ، تو آخر هردو را باهم شکستی.
در تنور عاشقی سرد مکن ، در مقام عشق نامردی مکن حرف مردی میزنی مردانه باش ، در سرای عاشقی افسانه باش . . .
گوهر خویش را مکن تقدیم هر ناقابلی صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی
دار بزن … خاطرات کسی که تـو را دور زده حالم خوب است …امّا گذشته ام درد میکند . . .
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
کوچکتر باشد یا بزرگتر، چه فرقی میکند؟ باید آنقدر مرد باشد که پای حرفش بماند ! وگرنه دهان هر نامردی بوی گند ” دوستت دارم ” های الکی میدهد…
هر کی دلتو شکست صداشو در نیار یه روز دلش می شکنه صداش در میاد
شاید میان این همه نامردی باید شیطان را ستود که دروغ نگفت جهنم را به جان خرید اما تظاهر به دوست داشتن آدم نکرد
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}